دانلود رمان|دانلود رمان زیبا عاشقانه

رمان جدید،ررمان عاشقانه،رمان جدید،رمان قدیمی،رمان غمگین،رمان شاد،نودهشتیا

دانلود رمان|دانلود رمان زیبا عاشقانه

رمان جدید،ررمان عاشقانه،رمان جدید،رمان قدیمی،رمان غمگین،رمان شاد،نودهشتیا


۲۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

ین هم رمان رویای با تو بودن از خانم مریم دالایی که امیدوارم خوشتون بیاد .

خلاصه ی رمان : یاشار سالهاست که عاشق شهره است و همه خانواده به نوعی اونها رو نامزد همدیگه میدونند، ولی شهره هیچ علاقه و احساسی به یاشار نداره و حتی به خاطر اصرارهای بیش از حدش از اون متنفره. شهره همیشه دوست داشت که با عشق ازدواج کنه و به خاطر همین هم به بهانه های مختلف از ازدواج با یاشار طفره میرفته، تا اینکه پسری را جلوی دانشگاه میبینه و بهش علاقمند میشه و با هم قرار ازدواج میذارن ولی روز خواستگاری اتفاقی میفته که باید بخونید... 



برای موبایل ( ویرایش شده )

پی دی اف ویرایش شده

رمان بی نهایت زیبا باور آفتاب از خانم فهیمه رحیمی

چشم ژنجره رو هم می ذارم .

 لینک دانلود برای موبایل

لینک دانلود پی دی اف

امشب به خاطر درخواست یکی از کاربران سایت رمان همخونه رو با فرمت apk برای گوشی های اندرویدی آماده کردیم

دقت داشته باشید رمان قابل نصب بر روی تمام گوشی های دارای قابلیت اندروید میباشد

در ضمن در دانلود کردن فایل دقت کنید اگر با کلیک بر روی تصویر زیر دانلود صورت نگرفت یا مرورگر خود را تغییر دهید ویا از نرم افزار های مدیریت دانلود استفاده کنید

هدف ما رضایت شما دوستان عزیز هست امیدوارم از خواندن رمان لذت کافی رو ببرید.

قسمتی از این رمان زیبا:

صبح با ذوق و شوق عجیبی که تمام وجودم را در بر گرفته بود به مدرسه رفتم و ظهر با عشق سپهر به

خانه برگشتم و منتظر تلفن اش شدم و به محض خوردن اولین زنگ، گوشی را برداشتم وبا عشق و

علاقه جواب حرفهایش را می دادم. دقایقیبا هم حرف زدیم و قرار شد عصر کمی زودتر از کلاس بیرون بیام

تا با سپهر به خانه برگردم. طبق برنامه عصر یک ربع زودتر از خانم ادیب اجازه گرفتم و بیرون امدم کهدیدم

کمی پایین تر منتظرم ایستاده. با عجله به طرف ماشین رفتم و سوار شدم، چونترسیدم یاشار دوباره بی

خبربه دنبالم بیاید

سپهر- سلام خانمی، خسته نباشیسلام، مرسی! فقط سپهر زود از اینجا برو، چون می ترسم یاشار

یکدفعه سرزده بیایدچشم قربان، هر چی شما دستور بدید. در ضمن ممنون کادوت خیلی قشنگ بود.

عنوان کتاب:الهه پارس

نویسندگان:della.nik + والا + Down13

تعداد صفحات پی دی اف:۸۱۲

تعداد صفحات جاوا:۳۵۸۹

منبع:سایت نودهشتیا

 

خلاصه:الهه(الی) رفعت توی شهر استانبول زندگی میکنه و برای تامین مخارج خودش و دانشگاهش توی رستوران کار میکنه.از بچگی روی پای خودش ایستاده و زندگی تقریبا مستقلی رو به دور از خونواده اش داره.با دو تا از دوستاش توی یه خونه زندگی میکنه و سعی میکنه برای خودش و خونواده اش که توی شهر دیگه ترکیه زندگی میکنن دردسر درست نکنه.سرش به درس و کار گرمه و تنها تفریحش قدم زدن توی خیابون های دیدنی استانبوله و البته گشت و گذار همراه با دوستاش تا بتونه بعد از مدتی کار کردن و درس خوندن ذهنشو آزاد کنه..آرزوهای بزرگی توی سرش داره و البته موانع زیادی برای رسیدن به رویاهاش.رسیدن به هدف هاش باعث میشه همه ی سختی ها رو تحمل کنه!سعی میکنه به آرزوهاش برسه و توی این راه نمیخواد از خط قرمزهایی که خودش ایجادشون کرده تجاوز کنه!اما به زودی میفهمه که همه چیز مطابق میل اون نیست و گاهی برای برطرف کردن خواسته هاش مجبور میشه که به یه سری چیزا پشت پا بزنه!از همون خط قرمزی که خودش درستش کرده عبور کنه و اونور خط قرمز پسری هست که آینده ی دیگه ای برای الهه رقم میزنه!پسری که همه ی معادلاتشو بهم میریزه .پسری که از جنس خودش نیست و سرنوشت الهه رو عوض میکنه…سرنوشتی که هیچوقت الهه فکرشو نمیکنه…