دانلود رمان|دانلود رمان زیبا عاشقانه

رمان جدید،ررمان عاشقانه،رمان جدید،رمان قدیمی،رمان غمگین،رمان شاد،نودهشتیا

دانلود رمان|دانلود رمان زیبا عاشقانه

رمان جدید،ررمان عاشقانه،رمان جدید،رمان قدیمی،رمان غمگین،رمان شاد،نودهشتیا


۱۵۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

رمان پرستار من

رمان عاشقانه

نویسنده به قلم :دنیا و گیسو

حجم رمانحجم رمان : ۷.۶۶ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۱ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی دختری به اسم یگانه س که پدر و مادرش رو از دست داده و  در خانه ای زندگی میکنه که پسر معتادی دارند. پسر تنها زندگی می کند و یگانه به درخواست مادر او که برایش زحمت زیادی کشیده قبول می کند پرستاری پسرش شهاب را به عهده بگیرد. کم کم با کمک دوست صمیمی اش سهند تلاش می کنند او را ترک دهند اما…..

رمان عاشق بودیم
دانلود رمان عاشقانه

نویسنده به قلم :از الهام.ا

حجم رمانحجم رمان : ۸.۹۸ مگابایت پی دی اف , ۱.۳ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۶ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۸۷ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی مردی به اسم بهرام آریایی هستش که در اول زندگی مشترکش بر اثر یک سانحه رانندگی از دو پا فلج می شود و در میانه دست و پنجه نرم کردن با این ناتوانی احساس می کند همسرش مثل سابق به او علاقه ندارد و با فرد دیگری……



این داستان در افغانستان اتفاق می افتد و داستانی است از زندگی دو دوست در دوران جنگ های داخلی افغان ها و طالبان.
امیر راوی این قصه است که از کودکی خودش و حسن، پسر خدمتکارشان و همبازیش می گوید.
امیر از زندگیش می گوید، از بازی های دوران کودکی، از با حسن بودن و چگونه از حسن دورافتادن.
بادبادک باز از دوستی، انتقام، وفاداری و زندگی آدم های کشور همسایه مان با ما سخن می گوید و داستان زندگی امیر و حسن

رمان شب های تنهایی

رمان

نویسنده: نرگس عینی

تعداد صفحات: 215

خلاصه ای از داستان رمان:

داستان در مورد دختری به اسم یاسه که پدرومادرش رو از دست داده وتنها زندگی میکرده تا اینکه در اولین روز دانشگاه با دختری به اسم بنفشه اشنا میشه و دوستی عمیقی بینشون ایجاد میشه……

بیزار

رمان بیزار


به قلم :~mehrnaz~

حجم رمان :۲.۸۸ مگابایت پی دی اف , ۰.۹۸ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی  دختری به نامِ الیکاس که تو بچگی سرِ راه گذاشته میشه برحسب اتفاق خانواده بسی خلاف کار الیکا رو از سر راه برمیدارن. که باعث میشه الیکا توی نوزده سالگی یه پا جیب بر خفن باشه.تا اینکه ….

رمان غربت غریبانه ی من

دانلود رمان عاشقانه

به قلم :Tikooli

حجم رمان : ۴.۷۴ مگابایت پی دی اف , ۰.۹۷ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی دختری به اسم رها س که چند روز مونده به عروسیش نامزدش پا پس میکشه و به خاطر همین رها دچار شوک و فراموشی موقت میشه.در بیمارستان با کمک دکتر معالجه ش کم کم مسائل ابتدایی رو به یاد میاره تا اینکه….

:رمان قلب دزدی

دانلود رمان


به قلم :مادام

حجم رمان : ۱.۶۳ مگابایت پی دی اف , ۰.۹۳ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی پسری که یک شب در حال برگشت به خونه یهو یه نفر بهش نزدیک میشه و خودش رو بهش میچسبونه.با دقت که نگاه میکنه میبینه طرف دختره و ازین کارش عصبانی میشه و سعی میکنه با زور دختره رو از خودش جدا کنه اما دختره ول کن نیس.تا اینکه مجبور میشه با همون وضع بره خونشون.تا اینکه…

رمان یک عاشقانه آرام

دانلود رمان عاشقانه

نویسنده به قلم :نادر ابراهیمی
حجم رمانحجم رمان : ۲.۱۹ مگابایت پی دی اف , ۱.۱۲ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:
بانوی گـُل به گونه انداخته، با لهجه ی شیرینش گفت: باید تـَخـَیُل کنیم که در مِه راه میرویم؛ در مِهی بسیار فشرده و سپید. تمام ِ عُمر در مِه. در کنار هم، من و تو،مِه را میپیماییم- آرام، و به زمزمه با هم سخن میگوییم.
در یک مِه نَوَردی ِ طولانی، هیچ چیز به وضوح ِ کامل نخواهد رسید؛ و به محض آنکه چیزی را آَشکارا ببینیم

رمان یاسمین

رمان

به قلم :م.مودب پور

حجم رمان : ۶.۴۸ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۵ مگابایت نسخه ی اندروید , 

خلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره پسر دانشجویی به اسم بهزاده که عاشق دختری به اسم فرنوش میشود که پسر خاله اش خواستگار اوست اما……..

رمان یک شب آرامش

رمان

به قلم :gord Afarid

حجم رمان : ۶.۰۱ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۹ مگابایت نسخه ی اندروید ,

خلاصه ی از داستان رمان:

کلید انداختم توی قفل در و آروم بازش کردم.نایی برای سرکشی نداشتم.
به محضباز شدن در باربد رو دیدم که از روی مبل روبروی در بلند شد و به سمتم هجوم آورد.ترسیدم.یه قدم به عقب برداشتم،یه لحظه از دیدن صورت گر گرفته و قرمزش دلم ریخت. با خشونت دستمو گرفت و کشیدم تو و در و محکم به هم کوبید……