دانلود رمان|دانلود رمان زیبا عاشقانه

رمان جدید،ررمان عاشقانه،رمان جدید،رمان قدیمی،رمان غمگین،رمان شاد،نودهشتیا

دانلود رمان|دانلود رمان زیبا عاشقانه

رمان جدید،ررمان عاشقانه،رمان جدید،رمان قدیمی،رمان غمگین،رمان شاد،نودهشتیا


۱۵۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

رمان آی پارا

دانلود رمان ای پارا

نویسنده: سمیه ف.ح

تعداد صفحات: 172

خلاصه ای از داستان رمان:

در مورد یه خان زاده ی آذری به اسم آی پاراست که در اثر ناملایمات زندگی و خیانت های اطرافیانش از محل زندگی خودش یعنی روستای کندوان به اجبار به عنوان خدمتکار به خونه یه خان زورگو به نام میرزا تقی خان ، به شهر اسکو می یاد و اونجاست که آی پارا نشون می ده با وجود رده ی پایینی که تو اون خونه داره هنوز هم خون یوسف خان تو رگاش جاریه و کل حکومت اون خونه رو عوض می کنه و تو این راه ، زندگی خودش و تک پسر خان ، یعنی تایماز رو دستخوش تغییر می کنه و….

دا

دا، خاطرات سیده زهرا حسینی از جنگ تحمیلی و اوضاع خرمشهر در روزهای آغازین جنگ است. دختری هفده ساله که با شروع جنگ در روز اول مهر سال پنجاه و نه زندگی‏ اش دگرگون می‏شود. روایتی باورپذیر، با فضاسازی بی‏نظیر، به گونه‏ای که خواننده خودش را در خیابان‏های شهر خرمشهر می‏بیند و البته حافظه فوق‏العاده خانم حسینی. آن چیزی که احترام و تحسین خواننده را برمی‏انگیزد این است که روای داستان کارهایی را انجام می‏دهد که دیگران از انجامش سر باز می‏زنند و شاید آن کارها را کوچک و خوار می‏شمرند.

دا، در گویش محلی به معنی مادر است و خانم حسینی با انتخاب این عنوان خواسته رنج، اندوه، تلاش و مقاومت مادران ایرانی را یادآور شود. سیده زهرا حسینی یک کرد ایرانی است که پدر و مادرش پیش از ولادت او در عراق زندگی می‌کردند و او در سال ١٣۴٢ در آنجا به دنیا آمد. در کودکی همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت و پدرش در خرمشهر ساکن شد و پس از مدت‌ها سرگردانی به عنوان رفتگر به استخدام شهرداری درآمد. حسینی پس از کلاس پنجم ترک تحصیل کرد. او فرزند دوم از شش فرزند خانواده بود. خانواده او، به ویژه پدرش سخت پای‌بند مذهب بود و او با چنان اعتقاداتی پرورش یافت و همراه برادر بزرگترش، علی، در فعالیت دوران انقلاب و پس از آن شرکت کرد. او برای کمک و خدمت، قبرستان را انتخاب می‏کند. غسل و کفن و دفن شهدای جنگ. روز اول دچار ضعف و غش می‏شود اما… آنچه کتاب را بی‏همتا می‏کند بیان گوشه‏هایی از جنگ از زاویه‏ای است که تا به حال به آن پرداخته نشده است. کتابی که اوج فجایع جنگ و در ضمن گوشه‏ای از تاریخ کشور ما را بیان می‏کند.

ته دیگمو پس بده

عکس دانلود رمان ته دیگو پس بده

نویسندگان :آرام رضایی(aram-anid) و  Rojin khanum ونازنین جون

تعداد صفحات: 205

خلاصه ی رمان ته دیگمو پس بده:
یه دختر و یه پسر که تو کار خرابکاری زیاد دارن. برای مستقل شدن نیاز به کمک دارن. کمک از یه بزرگتر. کمک از پدر بزرگشون و این دست یاری شرط و شروط داره.
شرایطی که با قبولش مستقل می شن و با ردش ….. زمین خورده.
یه رستوران راه نجاته به رستوران مخروبه و دور افتاده تو جاده و شرط کمک سر پا کردن این رستورانه اونم نه تنها شریکی .
حالا ببینیم این شراکت دونفره با این دختر و پسر.. یکی تخس و یکی آروم چی میشه.

یه شراکت دو نفره یه شراکتی که مجبور به خیلی کارها میکندشون……

رمان تو هنوز اینجایی

رمان تو هنوز اینجایی romandownload.mihanblog.com

نویسنده: safe9433

تعداد صفحات: 326

صفحه ی اول رمان:

از درون کیف پولم دو اسکناس ده تومانی بیرون آوردم و به سمت راننده گرفتم . کیف را روی شانه ام جابجا کردم و پیاده شدم . نگاهم متوجه اتومیبل سیاه رنگ حاج کاظم فلاح شد . لبخند زدم .
– بفرمائید خانم .

دو اسکناس کثیف و مچاله شده را از دست راننده گرفتم . صاف ایستادم . ثریا خانم قبل از همه پیاده شد . خوش پوش تر از همیشه به نظر می رسید . مانتو و شلوار سِت سیاه رنگ و روسری ساتن طلایی بر سر داشت . جلو رفتم و بعد از سلام، گونه اش را بوسیدم . بوی عطر شیرین همیشگی اش را می داد . به چند تار موی بیرون زده از روسری اش خیره شدم و همزمان لبخند زدیم . موهایش را رنگ کرده بود . قبل از احوال پرسی، با خارج شدن حاج کاظم از اتومبیل یک قدم به عقب برداشتم و سلام دادم . حاج کاظم با لبخند فاصله میانمان را طی کرد و جلو آمد .

 رمان آغاز سرنوشت

رمان اغاز سرنوشت

نویسنده: niloo green

تعداد صفحات: 142

خلاصه ای از داستان رمان:

در مورد دختری به نام آوا ست که در تصادف مادرش رو از دست میده و چون پدرش هم سالها قبل فوت شده به ناچار به خونه ی خاله اش میره…..

 رمان هوای دونفره

رمان  romandownload.mihanblog.com

نویسنده: *shekoofe*

تعداد صفحات: 178

خلاصه ای از داستان رمان:

هوای من….هوای تو…هوای ما…هوایی که هر لحظه تو رو یادم میاره…بارون روی سرم میریزه و میگه: عشقت…نیمه ی گمشده ات اینه…اینه که هر لحظه داره ازت دور میشه…
دور میشه و بارون خاطره هاشو یادت میاره… اون لحظه است که با خودت میگی….نمیخواستم بره ولی …رفت با بی رحمی تمام…نذاشتن بهش برسم…اونا ما رو از هم دور کردن…مگه چه گناهی کرده بودم که این اتفاق باید مصوب جداییم از عشقم میشد…
مغرور بودم…شیطون بودم…ولی بارون همه چیز رو خراب کرد… دیگه این دختری که زیر بارون وایساده من نیستم…چرا حالا که بارون خاطره ها رو به یادم میاره و زجرم میده…همیشه دله آسمون گرفته است…همیشه میباره…

رمان جشن عروسی romandownload.mihanblog.com


نویسنده: مائده میرسنبل

تعداد صفحات: 335

خلاصه ای از داستان رمان:

جشن عروسی… مهم ترین اتفاق در زندگی هر کس… همه ی زوج ها دوست دارند که اون روز براشون منحصر به فرد باشه. یک شغل وجود داره… طراح جشن عروسی! یک مدیر حرفه ای که مثل یه فرشته برای این زوج هاست. توی این صنعت رقابت زیاده و هر طراحی دوست داره بهترین باشه! آویسا یه مدیر جشن عروسیه و توی کارش موفقه. رقبای زیادی داره و همه دوست دارن اونو کنار بزنند، اما اون به این سادگی ها تسلیم نمیشه و با کمک دوستش به جنگ با این رقبا میره. همه چیز خوب پیش میره تا اینکه

رمان برایم از عشق بگو (جلد 2 رمان یک بار نگاهم کن)

رمان  romandownload.mihanblog.com

نویسنده: باران.ش

تعداد صفحات: 806

خلاصه ای از داستان رمان:

نقش ماکان تو این داستان پر رنگ تر باشه و یه جورایی ارشیا و ترنج کم کم می رن تو حاشیه و ماکان و چند شخصیت جدید وارد ماجرا می شن که کلی میشه گفت یجور عشق ماکان رو نشون میده !

رمان با هم تا همیشه

رمان  romandownload.mihanblog.com

نویسنده: آرزو شعر

تعداد صفحات: 214

خلاصه ای از داستان رمان:

داستان زندگی یک دختر….دختری ثروتمند …دختری که ثروت زیاد… تمام وجودش را لبریز از خودخواهی کرده…

کسی که فکر میکند از همه بالاتر است و همگان زیردستان او هستند…

ولی با یک اتفاق مسیر زندگی او تغییر می کند….اتفاقی که او را مجبور میکند از زندگی شاهانه ی خود..دل بکند..

شاید این اتفاق در آغاز از نظر او خوشایند نباشد………..

رمان رخساره

رمان دانلود رخساره  romandownload.mihanblog.com

نویسنده: star-69

تعداد صفحات: 162

خلاصه ای از داستان رمان:

داستان درباره ی دختری به اسم رخساره هستش که فارق از هر دغدغه ای روزگار می گذرونه اما با برگشت ناگهانی خانواده ی عموش به ایران زندگی رخساره به هم می ریزه ، سالها قبل پدر بزرگ رخساره اون رو به اسم پسر عموش میکنه و از پسرهاش میخواد اون دو نفر با هم ازدواج کنن ، رخساره هم وقتی متوجه برگشت خانواده ی عموش میشه می ترسه مجبور به ازدواجی ناخواسته بشه که…..