به قلم : شیوا اسفندیاری
حجم رمان : ۶.۶۴ مگابایت پی دی اف , ۱.۶۳ مگابایت نسخه ی اندروید ,
خلاصه ی از داستان رمان:
به قلم : شیوا اسفندیاری
حجم رمان : ۶.۶۴ مگابایت پی دی اف , ۱.۶۳ مگابایت نسخه ی اندروید ,
خلاصه ی از داستان رمان:
نوشته:منا معیری
خلاصه:
زندگی خصوصی یه داستان تازه است از زندگی یه آدم و یه مرد خانواده … با همه ی بالا و پائین شدن ها و کم و کاستی ها، یه مرد که گاهی مرد خانواده است و یه پدر و گاهی اوقات درگیر زندگی خصوصی خودش میشه …
نویسنده: امیدوار
ساخت و ارسال :فرزانه
خلاصه: داستان درباره مردیه که به سبب حادثه ای عشقی که در 25 سالگی براش رخ داده،
تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه... ولی بعد از ده سال که می خواد مشرف به حج عمره بشه
مجبور میشه علی رغم میلش زنی رو...
صدای چرخش کلید درون قفل به اندازه یک شوک، نفسش را گرفت. این اولین باری نبود که تنها
می شدند، اما ترسی مبهم در تنش نشست. در واقع این ترس اختیاری نبود، به هر حال هومن مرد
بود و از لحاظ قدرت جسمی نا برابر!
رمان یاسمین
به قلم :م.مودب پور
حجم رمان : ۶.۴۸ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۵ مگابایت نسخه ی اندروید ,
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره پسر دانشجویی به اسم بهزاده که عاشق دختری به اسم فرنوش میشود که پسر خاله اش خواستگار اوست اما……..
لالایی بیداری
نویسنده: آرام رضایی
تعداد صفحات: 372
خلاصه ای از داستان رمان:
داستان در مرود یه دختره شایدم بیشتر از یه دختر یه خانواده یا یه محله ( سیاهی لشگر زیاد داره).
خونه ی این دختر تو طرح شهرداری برای ساخت بزرگراه قرار می گیره و در نتیجه کل محل باید اونجا رو تخلیه کنن. اما بعد این همه سال مثل یه خانواده شدن. اونقدر نزدیک که دور بودنشون از هم سخته. و این میشه که تصمیم می گیرن با پول فروش خونه یه آپارتمان 10 واحدی چند محله بالاتر بگیرن که همه بتونن با هم باشن و باز هم همسایه و داستان از این خونه شروع میشه از یه واحد خالی مونده که یه همسایه جدید واردش میشه…
نکات:
دختر داستان نیمچه واقعیه. اما پسر داستان تماماً واقعیت داره و موضوع کلی داستان با یه ذره دستکاری میشه گفت تقریبا واقعیه.
نویسنده: tina 27
تعداد صفحات: 219
خلاصه ای از داستان رمان:
مثل همه ی رمانها یه دختر داریم و یه پسر …
و یه سری اتفاقات …
دختر قصمون شغلش ؟! شغلی مخالف رشته تحصیلیش …
پسر قصمون ولی مطابق رشته تحصیلی … ولی تو یه محیط کاری … اوه اوه …
هر دو شوخ … پررو … کل کلی … مهربون … مغرور … گاهی عصبی … ولی …غم هم دارن غصه هم دارن …
داستان از تصادفی شروع میشه که هیچ کدوم خودشونو مقصر نمیدونن و …